زمانی که از عرضه صحبت میشود منظور همان مقدار موجودی کالا یا خدمات در بازار است و عنوان تقاضا میزان تعداد خواستار برای داشتن کالا یا خدمات در نظر گرفته می شود.
اینکه این دو چگونه بر قیمت تاثیر میگذارند یک اصل اقتصادی بنیادی است که بیان میکند هر زمان مقدار عرضه از تقاضا برای یک کالا یا خدمات بیشتر شود، قیمت کاهش پیدا کرده و اگر مقدار تقاضا از میزان عرضه بیشتر شود شاهد رشد قیمت خواهیم بود.
![](https://me-genesis.ir/wp-content/uploads/2024/06/download-2.png)
شناخت:
زمانی که تقاضا بدون تغییر باشد بین عرضه و قیمت کالاها و خدمات رابطه معکوس وجود دارد. اگر عرضه کالاها و خدمات افزایش یابد در حالی که تقاضا ثابت بماند، قیمتها به سمت قیمت تعادلی پایینتر و مقدار تعادلی بالاتری از کالاها و خدمات کاهش مییابد.
اگر عرضه کالاها و خدمات کاهش یابد در حالی که تقاضا ثابت بماند، قیمت ها به سمت قیمت تعادلی بالاتر و مقدار کمتری از کالاها و خدمات افزایش می یابد.
همین رابطه معکوس برای تقاضا برای کالاها و خدمات صادق است. با این حال، زمانی که تقاضا افزایش مییابد و عرضه ثابت میماند، تقاضای بیشتر منجر به قیمت تعادلی بالاتر میشود و بالعکس.
درنتیجه تا رسیدن به یک قیمت تعادلی همواره شاهد افزایش و کاهش بین این دو هستیم. به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت خودروسازی لوکس قیمت مدل خودروی جدید خود را 200هزار دلار تعیین کرده است. در حالی که ممکن است تقاضای اولیه به دلیل هیاهوی شرکت و ایجاد سر و صدا برای خودرو بالا باشد، اکثر مصرف کنندگان حاضر نیستند 200هزار دلار برای یک خودرو خرج کنند. سپس تقاضا کاهش می یابد.
در نتیجه فروش مدل جدید به سرعت کاهش مییابد و باعث ایجاد مازاد عرضه خودرو می شود. در پاسخ، این شرکت قیمت خودرو را به 150هزار دلار کاهش میدهد تا به قیمت تعادلی برسد.
کشش قیمت:
افزایش قیمت ها معمولاً منجر به کاهش تقاضا میشود و افزایش تقاضا به طور کلی منجر به افزایش عرضه میشود. با این حال، عرضه محصولات مختلف به طور متفاوتی به تقاضا پاسخ میدهد، به طوری که تقاضای برخی از محصولات نسبت به سایرین حساسیت کمتری به قیمت دارد.
اقتصاددانان این حساسیت را به عنوان کشش قیمتی تقاضا توصیف می کنند. گفته می شود محصولات با قیمت گذاری حساس به تقاضا دارای کشش قیمت هستند. قیمت گذاری غیرکشش نشان دهنده تأثیر ضعیف قیمت بر تقاضا است. قانون تقاضا همچنان اعمال میشود، اما قیمت گذاری از قدرت کمتری برخوردار است و بنابراین تأثیر ضعیفتری بر عرضه دارد.
کشش قیمتی یک محصول ممکن است به دلیل وجود جایگزینهای مقرون به صرفهتر در بازار باشد، یا ممکن است به این معنی باشد که مصرفکنندگان آن را غیرضروری میدانند. اگر مصرفکنندگان بتوانند جایگزینی پیدا کنند، افزایش قیمتها باعث کاهش تقاضا می شود.
هنگامی که جایگزین در دسترس نباشد، آنها اثر کاهشی کمتری بر تقاضا خواهند داشت. به عنوان مثال، خدمات مراقبت های بهداشتی جایگزینهای کمی دارند و تقاضا حتی با افزایش قیمتها همچنان قوی است.
![](https://me-genesis.ir/wp-content/uploads/2024/06/Backtesting-Trading.jpg)
کنترل قیمت:
دولتها گاهی برای یک محصول یا خدمات، حداکثر یا حداقل قیمتی را تعیین میکنند و این منجر به افزایش مصنوعی یا کاهش تورم میشود. این امر را در کشور خودمان هم شاهد هستیم. دولت با نظارت قیمت خودروهای داخلی سعی بر کنترل قیمت و کاهش تورم دارد، درحالی که تقاضا برای دریافت خودرو باعث شده برای گرفتن خودرو شاهد مدت زمان انتظار بالایی باشیم چرا که عرضه پاسخگوی این تقاضا نیست، پس قیمت بازار آزاد این خودروها بیشتر از مقدار مشخص شده توسط دولت است.
استثنائات:
در حالی که این قوانین به عنوان یک راهنمای کلی برای بازارهای آزاد عمل میکنند، آنها تنها عواملی نیستند که بر قیمت گذاری و در دسترس بودن تأثیر میگذارند. این اصول صرفاً پرههای یک چرخ بسیار بزرگتر هستند. که بسیار تأثیرگذار هستند.
اگر به اطلاعاتی از این دست علاقه مند هستید می توانید از سایتforexfactory اخبار و آمار های اقتصادی را پی گیری کنید
جمع بندی:
-وقتی عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمتها کاهش مییابد. وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمتها افزایش مییابد.
-کنترل دولت بر مقدار قیمت تاثیر معکوسی بر میزان عرضه و تقاضا ایجاد می کند.
-همیشه استثنائاتی وجود دارد.